تنفر
- دوشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۲۷ ق.ظ
از آدمها بدم می آید.
رنگ ها را می بینی؟ جز آبی، یکی نفرت انگیز تر از دیگری.
چای صبحانه و قهوه ی عصرانه را هم دوست ندارم.
هوای بهار دیگر چنگی به دل نمی زند.
سازم خوش نوا نیست،
و هیچ چیز به اندازه ی شیرینی های عید آزارم نمی دهد...
چقدر تو خودخواهی!
تمام دوست داشتن هایم را برداشتی برای خودت. دیگر چیزی برایم نمانده تا با باقی دنیایم تقسیمش کنم...
آیا این شخص ارزشش را دارد ؟
ترجیحا مونث نباشد چون ...
بهتره نگم ...
خودت می دونی ...