بازیکن وقتی وزیرش رو از دست میده، توی بازی به حالتی شبیه فلج دچار میشه. وزیر بین تمام مهرهها بازترین محدوده حرکت رو داره، پس همزمان بیشترین تهدید و حمایت رو میتونه انجام بده. به همین دلیله که تیم حریف معمولن به همون اندازه که از وزیر میترسه و سعی میکنه وزیر حریفش رو مدیریت کنه، روی حذف کردنش هم برنامه ریزی میکنه. چون میدونه که با حذف وزیر تمام مهرههاش فضای نفس کشیدن پیدا میکنن. فرصتی پیدا میکنه تا به خونهها و مهرههایی که پیشتر تحت حمایت وزیر بودن دست ببره. چون میدونه وزیر تا وقتی که توی صفحهی بازی هست و وجود داره، حتا اگر زیاد حرکت داده نشه، حتا اگر وزیر چندین حرکت خاموش باشه، باز هم تاثیر حمایت و تهدیدش روی تمام صفحه و تمام بازی مشهوده.
با از دست رفتن وزیر، بازیکن حتا اگر تعداد زیادی مهره براش باقی مونده باشه، حتا اگر فیلهاش و اسبهاش رو داشته باشه، باز از این حس فلجی رهایی نداره. میدونه که اسب قدرتمنده، میدونه که رخ ابزار کاراییه، اما فراموش نمیکنه که هیچ مهرهآی نمیتونه براش جای وزیر رو بگیره.
اینجور مواقع، خلا وزیر روی تمام بازی حاکم میشه خلایی که هیچکس توان پر کردنش رو نداره. و تنها امیدی که میشه داشت، اینه که یه سرباز خاموش که تمام مدت بازی آهسته و دور از چشم به سمت سطر آخر حرکت کرده، بتونه خودش رو به سطر آخر برسونه، و بازی وزیر جدیدی به خودش ببینه.
شاید فقط اینطور باشه که مهرهها دوباره حامی پیدا کنن،
و امید.