O bonny Portmore, you shine where you stand
آه، پورتمور زیبا، تو پیوسته در درخششی
And the more I think on you the more I think long
و هرچه بیشتر به تو می اندیشم، انگار بیشتر غرق حسرت می شوم.
If I had you now as I had once before
اگر امروز تو همان گونه بودی که زمانی به یاد می آوردم
All the lords in Old England would not purchase Portmore.
تمام ارباب های انگستان قدیم نمی توانستند خریدار پورتمور باشند.
O bonny Portmore, I am sorry to see
آه، پورتمور زیبا، من متاسفم که می بینم
Such a woeful destruction of your ornament tree
چنین نابودی دردناکی را برای درخت زینتی ات.
For it stood on your shore for many's the long day
چرا که آن، روزهای بسیاری را بر ساحل تو سپری کرد
Till the long boats from Antrim came to float it away.
تا آنکه قایق های بلند آنتریم آمدند و آن را با خود بردند.
All the birds in the forest they bitterly weep
تمام پرندگان در جنگل، همه به تلخی سوگوارند
Saying, "Where shall we shelter or where shall we sleep?"
می گویند: حال سر پناهمان کجاست و جای خفتنمان کجا؟
For the Oak and the Ash, they are all cutten down
چرا که درختان بلوط و زبان گنجشک، همه را قطع کرده اند
And the walls of bonny Portmore are all down to the ground.
و دیوارهای پورتمور زیبا، همه افتاده بر خاک اند.
Bonny Portmore - Loreena McKennitt
یه غم تلخی تو شعرش و موسیقیش دیدم. اگر دیدیدش، جدیدن به فکر رفتم که چقدر پیشینیان ما تلخ بودن و غمگین. هر نمونه ای که از لالایی های محلی پیدا می کنم، به شدت تلخه و سنگین. شاید فرار ما به سمت تکنولوژی و دور شدن از اون ریشه ها، یه موهبت ضمنیِ دور شدن از این حجم و بار عظیمِ غم و هزاران دلِ گرفته یِ حالا خفته در خاک هم داشته با خودش.
اگر ندیدیدش هم، آهنگ رو توصیه می کنم به هر حال. قشنگه.